گاه ناچارم كه در افكارم ايجادت كنم ...
چه قدر حس خوبي داشت اين غزل...
چه قدر دوستش دارم
سلام
اِ به روز كردي؟
غزلم كه هست. مال خودته؟
خوشكلوم هه
آره در دل بستن استادش كن. عاشقش كن. ديوونش كن. بعد آخرش ولش كن يه كم بخنديم
زبان روان و خوبي داشت غزلت.لذت بردم...
موفق باشي
قبلا خونده بودم و چيزايي گفته بودم دربارش
ايول خيلي قشنگ بود...لذت بردم.
همه اش خوب بود ولي اين بيت خيلي خيلي بيشتر به دلم نشست!
ماهرانه از سرت وا مي کني من را ولي
مي رسد روزي که در دل بستن استادت کنم
انشاالله اون روز برسه!
بعضي از بيت ها خيلي عالي بود و نميشد ازشون به راحتي گذشت. تنوع بخشيدن به قافيه و رديف شعرتون رو زيبا كرده بود.انشالله وفق باشيد.
يا علي مدد....
اشک هايم پشت سد بغض طغيان کرده اند
بغض من! بي طاقتم مي خواهم آزادت کنم..
لااقل در خيالم ادم خوبي باش...
مرسي...
دوبار يادت كنم اشكال نداره..؟؟
البته صد بار حتما يادش ميكني..
جستجويت مي کنم در حرف هاي ديگران
دلخوشم با هر چه باعث مي شود يادت کنم