سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهه نور

قارقارت را از بام دور کن!
مهمان نمی خواهم

اما چه کنم با کفش های سوار شده روی هم؟

 خواب دزدی که دیشب دیده ام ،

پریشان بود، تعبیر که ندارد!

... ای کاش

کفش هایم را کنار هم جفت نمی کردم

و گندم هایی را که نذر گنجشکان آسمان کرده ام

روی بام می ریختم

برای مهمانی کلاغ ها

حیف که نمی دانستم تعبیر خوابم تویی.


نوشته شده در جمعه 87/11/18ساعت 1:37 عصر توسط نجمه السادات هاشمی| نظرات ( ) |

خیلی قیافه گرفته ام

هجوم افاده های دور و برم را با حرکت بادبزن دور می کنم

سینی چای به طرفم می آید

یاد راه رفتن گربه ای  ِ مانکن ها می افتم

با مدل لباس های بی لباسی شان

- چای بفرمایید

از کلمه مرسی حالم به هم می خورد، اما

اگر بگویم دست شما درد نکند، دیگر باید

چای را در نعلبکی هورت بکشم.


نوشته شده در یکشنبه 87/10/29ساعت 9:16 صبح توسط نجمه السادات هاشمی| نظرات ( ) |

 

می توانید  و پیشنهاد می کنم به کسانی که این ترکیب بند رو تا بحال کامل نخوندن


به این آدرس مراجعه کنند

 

http://www.nonvalghalam.mihanblog.com/post/50


نوشته شده در دوشنبه 87/10/23ساعت 6:45 عصر توسط نجمه السادات هاشمی| نظرات ( ) |

 

 

با کاروان نیزه شبی را سحر کنید
باران شوید و با همه تن گریه سر کنید

 

علیرضا قزوه

 

 

 

وقتی کنار درک تو، کوه از کمر شکست
علیرضا قزوه

 

 


 


نوشته شده در پنج شنبه 87/10/19ساعت 12:1 صبح توسط نجمه السادات هاشمی| نظرات ( ) |